کد مطلب:163254 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:143

فداکاری اصحاب
بابی انتم و امی

بدون شك یزید و ابن زیاد، جان حسین علیه السلام و خون او را می خواستند و به كم تر قانع نبودند.تنها ابن سعد است كه به گندم ری روی آورده و می خواهد تا می شود كارها بدون جنگ و خون ریزی به آخر برسد و به ابن زیاد نصیحت می كند و شمر خشونت می ورزد و با نامه ی قاطع ابن زیاد و فرمان مرگ ابن سعد در صورت سستی به كربلا می آید.

خود حضرت در شب عاشورا فرمودند كه دشمن مرا می خواهد و با شما كاری ندارد.


با این توضیح چگونه می شود در یك بیابان گسترده، یك عده ی محدود در میان سی هزار نفر یا بیش تر گرفتار شوند و با این كه آن ها می خواهند كار را تا ساعتی تمام كنند، یك روز تا عصر معطل شوند و آن قدر هم كشته بدهند كه تا چند روز برای دفن كشته ها بمانند.

چرا حسین را در همان لحظه های اول از دور یا نزدیك نزدند و چرا كار را با تمام عجله ای كه داشتند، یك سره نكردند؟؟

این نشان می دهد كه اصحاب با تمام وجود، حضرت را حفاظت می كردند و با این كه حضرت در رفت و آمد بود و در منظر و مرآی دشمن بود، به خاطر همراهی و حفاظت این یاران و فداكاری آن ها محفوظ ماندند و به دست دشمن نیفتادند.

این تأمل نشان می دهد كه اصحاب چگونه در آن بیابان باز و در میان آن همه دشمن سفاك، از امام حفاظت می كردند و حتی از همراهی اسلحه با سفیر ابن سعد كه مرد سفاك و خون ریزی بود، جلوگیری می نمودند.این نشان می دهد كه یاران حضرت علی رغم افراد كم، چه قدر خبیر و كار كشته و نظامی بودند كه با آرایش و نظام، این قدر استقامت كردند و آن قدر تلفات گرفتند.

حبیب بن مظاهر و زهیر بن قین، میمنه و میسره را داشتند و عباس بن علی در قلب لشكر ایستاده بود و با جنگ تن به تن كار آغاز شد و یاران حسین مسلطتر و قوی تر جلوه كردند.ناچار با فرمان ابن سعد به جنگ گروهی روی آوردند و اصحاب حسین را به محاصره انداختند كه حضرت ابوالفضل محاصره را می شكند و اصحاب را با زخم های زیاد بیرون می آورد.

مرحله ی بعد تیرباران و جنگ از راه دور است كه اسب ها و تعداد زیادی از


اصحاب شهید می شوند.در هنگام نماز ظهر هم عده ای دیگر از اصحاب به شهادت می رسند.

این ها با صورت به سوی تیرها و نیزه ها هجوم می آورند و این گونه بر طبیعت و عادت خویش مسلط شده اند.در آن ها عشقی بالاتر از عشق به نفس آمده كه این گونه آن عشق سابقه دار را عقب زده و به هجوم بر نیزه ها واداشته است.

مادر، در هنگام خطر به حفاظت از فرزند، به دشمن روی می آورد و هجوم می برد، چون عشق مادری بالاتر از عشق به خویش و حب به نفس است، ولی ما كه عشق های دیگر تمامی دل هامان را گرفته، در خواب هم از برابر تیرها می گریزیم و حسین علیه السلام را به دشمن و تیرها می سپاریم.